ای یار،ای کهنه ترین یار!!

ای برکت نان،از دستهای تو،ای زلالی آب در چشمهایت،ای صبوری سنگ در همه گامهایت،ای تقدیر در ستیز هماره با تو و تو در تسلیم جاودانه اراده پروردگارت،ای نه چون کوه که از کوه استوارتر،ای کلامت آهنگین تر از لالایی مادر،حتی!ای دلسوخته ،ای غمگین ترین نگاه.....

ای قدیمی ترین ،کهنه ترین و محترم ترین یاد،با توام!!!!آری ،با تو،برای لحظه ای دلخوش باش،بخند از ته دل با همان حجب همیشه لبهایت،بگذار قاب یادگار خاطره ات در این ذهن بیمار،خندان باشد،ای همه خاطرات من از تو دلگرم،بخند،به رغم خونین جگر بودنت،بخند،بگذار دلخوش به خواب بروم.............

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.