به حقیقت آدمی باش

چگونه میشود که ما اینقدر خودمان را عادی میابیم یا حتی گاه خود را نمیشناسیم،گاهی گم میکنیم خود را و خلاصه آنکه چه محدود و انگشت شمارند آنها که از آغاز تاریخ پیدایش بشر تا کنون خود را به راستی شناخته اند و حقیقت ارزشمند وجود خود را در یافته اند!پدر راست میگوید که ما به خلقیات حیوانی علاقمند تریم و همین شاید یکی از اصلی ترین فاکتورهای خود گم کردگی باشد،و در این گمراهی به نظر من دهان آدمی اساسی ترین نقش را دارد،میجود،مدام!چرت میگوید بی پروا و بی اندیشه!اکسیژن پاک را می بلعد بدون آنکه شکر گذار دو نعمت باشد و هر چه جهان پیشتر میرود انسان بیشتر شبیه حیوان میشود ،راستش ،راست راستش میترسم نکند در آینده آدمی حتی چهار چنگولی راه برود!!!!السابقون السابقون،اولئک المقربون! راست میگوید خدا که پیشینیان مقرب ترند و ما هیچگاه راست ترین حرفها را نمیشنویم،یا میشنویم و تعمق نمیکنیم ،شاید این هم عامل دیگر سیه روزی باشد،هر چه هست باید سکوت کرد و غور کرد و سکوت کرد و تامل و یادمان باشد :خور و خواب و خشم وشهوت،شغب است و جهل و ظلمت     حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.